پرستو زارعی

شاعر،داستان نویس

پرستو زارعی

شاعر،داستان نویس

درباره بلاگ
پرستو زارعی

پرستو زارعی ، شاعر ، نویسنده ، ترانه سرا و ویراستار است. تا کنون پنج دفتر شعر و داستان از او منتشر و راهی بازار کتاب شده است.

تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

۴ مطلب در فوریه ۲۰۱۷ ثبت شده است

با تو امشب تا خدا

در دلم یاد تو امشب عشق داری می کند

اشک چشمان با دلم شب زنده داری می کند


غنچه ی دلتنگی ات در صحنه ی قلبم شکفت

کاش می دیدی دو چشمم تا سحر یک دم نخفت


یاد تو امشب میان واژه های شعر من

این قلم با قلب من بس رازداری می کند


ای دریغا چشمه ی چشمان من خشکید و تو

گریه ات بذر غمم را آبیاری می کند


هیچ کس امشب به شعرم جامه ی غم را ندید

این دلم! در سینه گاهی بیقراری می کند


با تو امشب تا خدا پر می کشم از بی کسی

عشق در قلبم به یادت جان سپاری می کند


(غزل با تو امشب تا خدا ، از مجموعه شعر با تو امشب تا خدا)

لطفا کپی با ذکر نام شاعر باشد

حال قلبم که مپرس

می بری آهسته از خاطر به یغما یاد خویش

می شوم من باز تنها با دل سودای ریش


می کشانی تا کجا این وصله های پاره را؟

تا به کی در خود تنیدن ؟ با توام ای آشنا!


می روی تنها و می مانم ز تو آشفته تر

در هیاهوی دلم از چشمهایت بی خبر


می کشم تصویر زیبای نگاهت بر تنم

باز در خلوت به یادت بوسه بر آن می زنم


می سرایم زیر لب شعر تو و من های دوور

باز رفتی! عاقبت گشتم پرستوی صبور


می رسی روزی به من اما دگر من سرکشم

دیر می آیی و من ناز کسی را میکشم...



(لطفا کپی با ذکر نام شاعر باشد)

باور نمی کنید
پشت پنجره ایستاده بود و خیابان های خیس و باران خورده ی هامبورگ را تماشا می کرد.
دلش برای دروازه دولاب و محله ی آبسردار لک زده بود. یک ساعت پیش مادر گفته بود دیروز
اینجا هم باران باریده..باران همیشه برایش ملودی موزونی بود که گوش هایش را جلا می داد.
فکر کرد در این هوای بارانی پک زدن به سیگار چه می چسبه! دست کرد توی جیب پیراهنش
پاکت سیگار نبود ، یادش اومد آخرین نخ رو همون موقع خوردن قهوه خاکستر کرد...

(بخشی از داستان ببخش جسارت کردم ، از مجموعه داستان باور نمی کنید)
درخت ها ایستاده سفر می کنند
 
آدم های کم حرف ، آدم های جالبی هستند.
دلیلش هر چه باشد مهم نیست ، مهم جالب بودنشان است
که قابل مطالعه و تعمق هستند. آنان شخصیت های محوری 
داستان ها ، نمایش ها و فیلم ها هستند.
محوری ترین آدم کم حرف ذهن من کسی است
که هیچ کس جز دوستان و اقوامش او را نمی شناسد.
او هیچ نامی ندارد...
 
(از متن کتاب درخت ها ایستاده سفر می کنند ، نوشته ی اردشیر رستمی )