با باران بیا
که پاییز فصل عاشقان است
فصل قلب های رنگ باخته
فصل گیسوان باز
فصل باران است
در کافه ی قرارها بمان
که بی قرار چشمانت منم
پریشان چون پرنده ای در پی آشیانه
گویی فصل مرگ انسان است
با باران بیا ای نایاب
ای عشق
که بی تو قلب من
سرزمین تهی دستان است
با باران بیا
که پاییز فصل عاشقان است...